شب يلدا هميشه قشنگ بود. بوووووووود، ديگه نيست.
يكي از مزخرفترين شباي ساله كه هيچوقت منتظرش نيستم.
هميشه شب يلدا جايي بودم كه امسال نيستم نه به اين خاطر كه چند كيلومتر اونورترم، به اين دليل كه اونجا ديگه وجود نداره. نمي خوام هيچ شب يلدايي تو هيچ جمعي باشم.
آره خيلي مسخره ست، همه مي گن يه پير زن كه عمرشو كرده بود مرده. آره فقط همين
همين
همين
همين
همين
همين
همين
همين
يه آدم معمولي كه هم خوبي داشت هم بدي.
ولي من يه قسمت بزرگ از گذشته ام رو از دست دادم، خيلي چيزاااااااااااااااااا از گذشته و حالي كه ديگه نيست.
ديروز گفت: مواظب خودت باش، تند نريا! قول بده! خدا حافظ
خدا حافظ
فقط همين؟
No comments:
Post a Comment