Tuesday, July 27, 2004

سلام!
زمين داغه، نرمه، پارک لاله هم هواش خوبه.
چرا مرداد فقط منو ياد گرما ميندازه; مرداد، گرما، سفر، سفيد، گرما. يادگار سال ۸۰ رفت.

Saturday, July 10, 2004

چرا اينجا زندگي جاري نيست. يه كمي بود، ولي مثل توقف توي رستوران بين راه معلوم بود داره تند ميگذره بايد مواظب بود تا جا نموند، هرچند موند !
كمبود آدميزاد. خوب جاري نيست ديگه همه چي زيادي سر جاشه، آدم دنبال چيزي نمي گرده. زندگي جعبه اي! دارم يكي از آبنباتايي رو كه اون هفته قرار بود سرش دعوا بشه ميخورم، فكر كنم يه كم زندگي توشه.
چرا اينقدر خسته م. پس كي ميخوام شروع كنم. كِي؟