Thursday, October 30, 2003

360 كيلومتر اون ورتر، كم بارون مياد ... اما هر بار دلت تنگِ اين شهرِ سبزِ فسقليِ بارونيمون شد، چشماتُ ببند، خودت رو تو شلوغ ترين نقطه’ شهر ببين و واسه اونايي كه ميدوني دلشون برات تنگ مي شه، دست تكون بده ...

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

هزاران سال هم بگذره، هيچ وقت خدا حافظي كردن ياد نمي گيرم!
اصلا چرا خدا حافظي؟!...

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

جاهاي پا را روي دل هاي شني مي توان پر كرد.
مي توان!
ولي مهرباني ها هيچ وقت پر نمي شوند.
جايشان هميشه خالي مي ماند. هميشه!

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

توي زندگي اتفاق
هميشه هست خوب و بد!
دوستي يكي از خوب ترين اتفاقهاي زندگي هر كسي است.
خوشحالم كه دوستي مثل تو
پيدا كردم.

تو چي؟

فرياد: ما بيشتر

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

راه دوري نمي روي
به يادگار
براي وداعي نه چندان دردناك

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

پاييز 82
براي يك خدا حافظي لذيذ!!
موفق باشي رفيق


8/8/82 دوستان نوشتند.

Tuesday, October 28, 2003

سلام سلام
همگي سلام

من الان اونجام ولي زودي ميام اينجا
جات خيلي خالي فرياد....
نيستي كه مثل هميشه بنويسي...

Saturday, October 25, 2003

و اين هم آش پشت پای فرياد.
موفق باشی


كه مي روم به سوي سرنوشت
خدا حافظ

من رفتم پايتخت

Thursday, October 23, 2003

كوروش هخامنشي:
من براي صلح كوشيدم. من برده داري را بر انداختم. فرمان دادم همه ي مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند من همه ي شهرهاي ويران را آباد كردم. فرمان دادم تمام نيايشگاههايي را كه بسته شده بود بگشايند.

افلاطون مي گويد: كوروش به همه ي مردمان حقوق مردم آزاد بخشيد.

Tuesday, October 21, 2003

Monday, October 20, 2003

گفتم: كجا؟
گفتا: به خون
گفتم: چه وقت؟
گفتا: كنون
گفتم: سبب؟
گفتا: جنون
گفتم: نرو
خنديد و رفت

گفتم: كه بود؟
گفتا: كه يار
گفتم: چه برد؟
گفتا: قرار
گفتم: چه زد؟
گفتا: شرار
گفتم: بمان
نشنيد و رفت

..... ......

Friday, October 17, 2003

و چه دورند

ولي نه، نه همه

Wednesday, October 15, 2003

Tuesday, October 14, 2003

شب آغاز شده
سياهي آسمان را با زمين مماس كرده
در اين جهان بي ارتفاع، هر حركتي محال است

بيخود سعي نكن، براي فكر كردن هم جايي نيست

Sunday, October 12, 2003

گاه مـي لـرزد بـاروي سـكوت
غولها سر به زمين مي سايند
پـاي در پـيـش مبـادا بـنـهـيــد
چشمها در ره شب مي پايـند

تكيه گاهم اگر امـشب لـرزيـد
بـايـدم دسـت به ديـوار گرفـت
با نفس هاي شبم پيونديست
قصـه ام ديـگـر زنــگـار گـرفـت

سهراب

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .



The Nobel Peace Prize 2003

.Shirin Ebadi: I am a Musilim, so you can be a Muslim and support democracy

Saturday, October 11, 2003

شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست شكست

Thursday, October 09, 2003

چنگِ دل آهنگِ دلكَش مي زند ______ ناله ي عشق است و آتش مي زند
نغمه را گه زير و گه بم مي كند ______ خرمني آتش فراهم مي كند
رخصتي تا ترك اين هستي كنيم ______ بشكنيم اين شيشه تا مستي كنيم

پرده بالا رفت و ديدم هست و نيست ______ راستي نا ديدني ها ديدني ست

..... ......

Tuesday, October 07, 2003

بسياري مضمون شعرهاي او را راهنما و فلسفه ي زندگي خود قرار داده اند. بسياري ديگر به تقليد از او شعرهاي كم مايه و ميان مايه گفته اند, اما البته به هيچ وجه به پايه ي شعري او نرسيده اند.

75 سال پيش، 15 مهر ماه 1307، سهراب سپهري متولد شد.


زندگي تر شدن پي در پي
زندگي آبتني كردن در حوضچه ي اكنون است

Sunday, October 05, 2003

زمين مرا مي خواند
زمان مرا مي خواند
براي تاريخ شدن
نه تاريخي براي ديگران، تاريخي براي خودم