Monday, June 02, 2003

آوا شماره 1



اگر ميخواهيد درجه غيرت و تعصب همشريانتان را بسنجيد حتما از روشی که در ذيل آمده پيروی کنيد.
البته اين فن پيش نيازهايی دارد که از حيث اهميت عبارتند از:
1- اتومبيل خود را بيمه کنيد
2- از خانواده مطمئن باشيد که عوارض جانبی در بر نداشته باشد
3- کمی دل و جرات بخرج دهيد
4- بايد خانم باشيد ، اگر نه اين روش توصيه نميشود که هيچ؛ اکيدا از اين کار منعتان مينمايم

و اما بعد از مواد لازم ميرسيم به طرز کار:
1- درست جايی که تابلوی پارک ممنوع نصب شده پارک نماييد
2- پس از اینکه مسافرتان را پياده نموديد و 5 دقيقه منتظر برگشتن ايشان شديد و حوصله تان نيز به شدت سر رفت، نوبت به مرحله بعد ميرسد
3- اتومبيل را روشن کنيد
4- به هيچ کدام از آينه ها نگاه نکنيد
5- فقط دنده را جا انداخته تا جايی که ميتوانيد پدال گاز را فشار دهيد و پای چپ را از روی پدال کلاچ برداريد
6- اين مرحله مهمترين است، پس اتکای به نفس خود را حفظ کرده و آماده اتفاق باشيد.
یک لحظه، يک صدا و يک تکان؛ اتومبيل پشتی با اتومبيل شما تصادف کرده ، سپر اتومبيلتان را کنده و ...

مقصر شماييد. اما، اما ...
تمام اهل بازار به سمت صحنه تصادف می آيند.
شما بسيار متوقعانه و با کمال پر رويی از اتومبيل پياده شده ، سمت راننده خاطی! رفته و بگوييد : آقا اين چه طرز رانندگيه؟

اهل بازار شما را ميشناسند. همه از پير و جوان به سمتتان می آيند و ميگويند:
- دخترم نترس، چيزی نشده...
- آبجی اتفاقی نیفتاده...
- ما هستيم
و...
اما آنان خبر ندارند که شما بيدی نيستيد که از اين بادها بلرزيد!

آنان ميپندارند که نکند شما بگوييد مقصريد و خودتان را لو دهيد. از اين جهت يکی يکی می آيند و در گوشتان ميگويند : بگو در حال حرکت بودم.
و شما باز هم متوقعانه بگوييد : خوب در حال حرکت بودم ديگه!

آنقدر اهالی مهربان شهرتان طرف شما را ميگيرند که راننده خاطی! باورش ميشود که خاطی است.

شما سراغ پليس را بگيريد. بگوييد: با پليس يه تماسی بگيريد. و در عين حالی که آنها از شما ميخواهند تا صبر کنيد که پدرتان بيايند؛ بگوييد: راستی يه تلفن بديد که به بابام خبر بدم.
و موبايلهايی که به سمتتان تعارف ميشود و همه را رد کنيد و به نزديکترين مغازه موجود رفته و با پدر بزرگوارتان تماس حاصل فرماييد.
- سلام بابا
- زدی؟
- نه، زدن
- دارم ميام

و اينکه پدرتان از کجا ميدانند که شما تصادف کرده ايد مشخص است، يکی از همين شاهدان عينی بوده اند. البته بعدا خود شخص خبری می آيد و به عمل خود اعتراف می نمايد.

خوب اين بود فن غيرت سنج همشهريان (هم ولايتی ها) که به صورت اتفاقی روز جمعه آن را کشف نمودم و بد نديدم که کشف خود را در اختيار سايرين قرار دهم تا از آن استفاده لازم و کافی یه عمل آورند.

لازم بذکر است که بنده در حال حاضر در صحت و سلامت کامل به سر برده و منتظر گرفتن خسارت بيمه شخص خاطی هستم.

تا بعد

No comments: