Thursday, February 03, 2005

مثل یک شاخه گل اقاقیا .
دلم فریاد میزنه بیا بیا
تو میری پشت علفها گم میشی
من میمونم و گل اقاقیا
اولین بار که آهنگ ( گل گلدون رو من ) رو شنیدم خاطرم نیست . اما خاطره اش بر میگرده به شش یا هفت سال پیش به تابستونی که وقتم رو تو یه آموزشگاه نقاشی کودکان میگذروندم . و دوستی داشتم به اسم شیرین که خودش و صداش مثل اسمش شیرین و جذاب بود . این دختر دوست داشتنی خیلی فارسی بلد نبود اما این ترانه رو خیلی زیبا می خوند .و همیشه وقتی به اینجا می رسید .
گل گلدون من ماه ایوون من . از تو تنها شدم چو ماهی از آب
من و شاگرد کوچولو ها با هم دم می گرفتیم .
بعد از اون بارها این ترانه رو با اجرا های مختلف شنیده ام اما هیچکدام برام شیرنی اون تابستونو گیرایی صدای شیرین رو نداشت .
امشب برای اولین بار خواننده این ترانه زیبا رو دیدم و عمق و شیرینی صداش رو حس کردم . اعتراف می کنم . تا به حال دلم اینجور از شنیدن این ترانه نلرزیده بود .
چقدر جای شیرین کنارم خالی بود چقدر ...

No comments: