Monday, November 11, 2002

يه غروب،....... شب
انگار مِه ، صداها رو هم تو خودش حل مي كرد
اما، " صدايي كه مال اين نزديكيها نبود " نذاشت مِه و شب رو لمس كنه
و از دستش داد
چيز ديگه اي بدست آورد
اين بهتر بود
كوتاه بود
" مي ارزيد "

No comments: